بررسی نقش پایگاه‌های اینترنتی در "دیپلماسی دیجیتال" آمریکا علیه ایران

، "نیویورک‌تایمز" در گزارشی به قلم "جسی لیختن‌اشتاین" به بررسی نقش پایگاه‌های اینترنتی اجتماعی در "دیپلماسی دیجیتال" آمریکا علیه ایران پرداخت.
در ابتدای گزارش مذکور دو نفر از سیاستمداران عرصه دیپلماسی دیجیتال آمریکا معرفی شده‌اند که یکی "جرد کوهن"نام داشته و از کارمندان بخش برنامه‌ریزی سیاسی وزارت خارجه آمریکا محسوب می‌شود و دیگری "الک راس"است که از مشاورین وزارت امور خارجه در امور ابداعی معرفی شده است
.
به‌تصریح لیختن‌اشتاین، کوهن 28 ساله و راس 38 ساله پس از "باراک اوباما" و "جان مک‌کین" معروف‌ترین افراد قابل نام بردن در تویتر هستند و پیام‌های بی‌شمار آنها که ترکیبی از دیپلماسی و زبان عامیانه است شهرت بسیاری یافته است
.

* نقش هیلاری کلینتون در دیپلماسی دیجیتال

نویسنده این گزارش با اشاره به نقش تعیین کننده هیلاری کلینتون در دیپلماسی دیجیتال آمریکا می نویسد: در میدان دادن به این شکل از دیپلماسی جدید نقش "هیلاری کلینتون" وزیر امور خارجه آمریکا انکارناپذیر است. الک راس از هیلاری کلینتون به عنوان "مادرخوانده" این سبک از "سیاست نوین" نام می‌برد.
لیختن‌اشتاین در ادامه یادآورمی شود: با این حال همچنان روش‌های سنتی دیپلماسی در جهان امروز حاکمیت دارند اما به هرحال در قرن بیست و یکم امثال دیپلماسی تویتری هم در حال رشد و توسعه هستند. این امر معرف یک تغییر گسترده در شکل و راهبرد دیپلماسی سنتی و مشوق فعالیت‌های سایبری در این عرصه است. به قول راس در دنیای امروز، خطوط ایدئولوژیک لیبرال و محافظه‌کار دیگر توان انطباق با پویایی زمان را ندارند
.
نویسنده این گزارش در ادامه می نویسد: اوایل سال جاری میلادی، راس و کوهن توانستند درب‌های وزارت خارجه آمریکا را به روی 10 شخصیت مهم در عرصه تکنولوژی رسانه‌های اجتماعی باز کرده و مجلس شامی بین ایشان و خانم کلینتون و کارکنان عالی رتبه وی ترتیب دهند. در میان این 10 شخصیت برجسته افرادی چون "اریک اشمیت" مدیر ارشد اجرایی گوگل، "جک درسی، بنیان‌گذار و رئیس تویتر، "جیمز ابرهارد"از شرکت "موبایل آکورد"، "شروین پیشه‌ور" از شرکت SGN، تولیدکننده بازی‌های موبایل، "جیسون لیبمن" از شرکت هاوکست، "تیفانی شلین، بنیان‌گذار "وبی اواردز" و "اندرو راسیج" از مجمع دموکراسی شخصی حضور داشتند. در پایان جلسه کلینتون از حضار دعوت کرد تا به همکاری با وی بپردازند
.
این همکاری درست چند روز بعد یعنی مصادف با زلزله هائیتی آغاز شد و ابرهارد توانست در همکاری با وزارت امور خارجه آمریکا 40 میلیون دلار کمک برای صلیب سرخ جمع‌آوری کند، آن هم در قالب کمک‌های 10 دلاری! در روز واقعه زلزله هائیتی یعنی 12 ژانویه گوگل اعلام کرد که هکرهای چینی تلاش کرده‌اند که در "جی‌میل" مخالفان حکومت چین نفوذ کنند و ظرف چند ماه پس از آن کاربران چینی خود را به سمت استفاده از موتور جستجوی خود در هنگ‌کنگ سوق داد. این موضوع به یک چالش دیپلماتیک بدل شد و سرانجام منجر به سخنرانی 45 دقیقه‌ای کلینتون شد که طی آن آزادی دسترسی به اینترنت را از اولویت‌های حقوق‌بشری و سیاست خارجی آمریکا ذکر کرد
.

* مامورین وزارت خارجه آمریکا در گوگل
نیویورک‌تایمز در ادامه گزارش فوق می‌نویسد: پس از اتفاقات فوق‌الذکر، راس و کوهن به عنوان مامورین وزارت خارجه آمریکا در سمت‌های اجرایی گوگل پس از اشمیت قرار گرفتند.
راس و کوهن در گوگل و بعدها در یوتیوب به تشریح قدرت سیاسی "ویدئوهای ویروسی" (ویدئوهایی که مثل ویروس منتشر می‌شوند) و پتانسیل آنها برای دست‌به‌دست شدن در گوشی‌های تلفن همراه پرداختند. این ویدئوها پیش‌تر در سیرالئون و مونتنگرو برای گزارش‌دهی تخلفات انتخاباتی استفاده شده بود. شاید دور از ذهن نباشد اگر بگوییم راس و کوهن "عقده تلفن همراه" داشتند! آنها همواره از درمان تلفنی، آموزش تلفنی و حتی عدالت تلفنی سخن می‌گویند! آنها در جلسه‌ای با کارشناسان بانکداری سیار به دنبال برنامه‌ای بودند که به‌وسیله آن بتوانند حقوق نیروهای پلیس را از افغانستان گرفته تا کنگو، با تلفن همراه پرداخت کنند. بانکداری سیار و تلفن همراه اکنون دیگر در کشورهای فقیر همچون کنیا نیز توسعه یافته است. در اینجا دیپلماسی و امنیت به هم پیوند می‌خورند و مشترکا از تکنولوژی استفاده می‌کنند. پرداخت مستقیم پول به گوشی تلفن همراه افسران پلیس به‌نحوی که آنها هم بتوانند پول خود را از گوشی موبایل خود به خانواده خود پرداخت کنند می‌توانست ابزاری قدرتمند برای ایجاد ثبات باشد حتی در کشوری همچون کنگو. حداقل می‌شد که به چنین رویکردی امیدوار بود
.
"
آن ماری سلوتر"، مدیر کارکنان بخش برنامه‌ریزی سیاسی وزارت امور خارجه ایالات متحده تصریح می‌کند که رویکرد دیپلماسی دیجیتال و پیوند میان وزارت خارجه و دنیای ارتباطات اینترنتی تازه در اول راه است و هنوز مشکلات زیادی در این مسیر وجود دارد که باید حل شود
.
لیختن‌اشتاین در ادامه مقاله می‌نویسد: راس و کوهن در عین اینکه منافع بانکداری سیار و ارتباطات الکترونیک را می‌پذیرند، به خوبی می‌دانند که حتی کلینتون هم باور ندارد که به‌وسیله اینترنت می‌توان همه مشکلات را حل و رشد و سعادت همگان را تضمین کرد. راس در این خصوص می‌گوید که تکنولوژی هیچ مقصد معینی ندارد، ما نمی‌توانیم آن را کنترل کنیم اما می‌توانیم بر آن تاثیر بگذاریم
.

* انتخابات ایران و دیپلماسی دیجیتال

نیویورک‌تایمز سپس وقایعی را تشریح کرده است که راس و کوهن را یاری کردند تا نشان دهند که تکنولوژی ارتباطات و مسایل سیاست خارجی به‌هم پیوسته‌اند. ابتدا در مولداوی چیزی اتفاق افتاد که به "انقلاب تویتری" شهرت یافت. در جولای 2009، قطع منطقه‌ای اینترنت در چین اتفاق افتاد و سپس در ژوئن 2009 و در پی انتخابات ریاست جمهوری ایران توانمندی گوشی‌های تلفن همراه و تکنولوژی ارتباطاتی به کار رفته در آنها در سازماندهی تحرکات اجتماعی و ثبت تصاویری نظیر مرگ "ندا آقاسلطان"، توجه جهان را به خود جلب کرد.
کوهن در دیداری که در فوریه گذشته از یوتیوب داشت "ویدئوی مرگ آقاسلطان را روشن‌ترین نمونه ویدئوهای ویروسی دانست و تصریح کرد که یوتیوب از هر سیستم اطلاعاتی دیگری کارایی بیشتری دارد چرا که کاربران ایرانی خود ویدئوهای آن را تولید می‌کنند
!"
بیشتر اطلاعاتی که غرب از ایران به‌دست می‌آورد از طریق یوتیوب و تویتر به‌دست می‌آمد. در ژوئن سال گذشته و پس از سه روز از گذشت اعتراضات انتخاباتی و پس از آنکه یک پیام از "میرحسین موسوی" در تویتر منتشر شد، کوهن متوجه شد که احتمالا زمان آن رسیده است که در عملکرد تویتر تجدیدنظر شود. سیاست اعلام شده رئیس‌جمهور آمریکا عدم دخالت در انتخابات ایران بود اما کوهن نمی‌خواست تویتر دست از ادامه سیاست کنونی خود بکشد لذا ایمیلی برای "درسی" ارسال کرد که این ایمیل بعدها توسط نیویورک‌تایمز فاش شد. در این ایمیل کوهن تلاش کرد درسی را راضی کند تا شرایط موجود را حفظ کند
.
سلوتر در این خصوص می‌گوید: "هیچ سابقه‌ای از علم‌کردن یک شبکه اطلاعاتی اجتماعی در حوادث پس از انتخابات تا آن موقع وجود نداشت. هیچ قانونی هم در این خصوص نوشته نشده بود. همین که کلینتون تصمیم گرفت تا اقدام کوهن را محکوم نکند خود به این معنا بود که می‌خواهد این موج ادامه پیدا کند. همه‌چیز خیلی سریع اتفاق می‌افتاد، ما تلاش نکردیم بر حوادث پس از انتخابات ایران تاثیری بگذاریم. تنها کاری که ما کردیم این بود که شرایط را برای ادامه ارتباطات مردم ایران فراهم آوریم
."
وزارت امور خارجه آمریکا اخیرا در تغییر سیاستی آشکار از ادامه پرداخت پول به برخی گروه‌های فعال ایرانی مقیم خارج که گفته می‌شود هدفشان ارتقای دموکراسی در ایران است خودداری کرده و تلاش می‌کند که پول خود را خرج تسهیل ارتباطات میان ایرانیان مخالف داخل کشور کند. آمریکا حتی برخی تحریم‌های اینترنتی خود را در خصوص ایران حذف کرد تا نرم‌افزارهای فیلترشکن و پیام‌رسان در ایران توسعه پیدا کنند. البته با توجه به ادامه فیلترینگ در ایران معلوم نیست تا چه حد کاربران داخل ایران بتوانند این نرم‌افزارها را بارگذاری کنند و ضمنا روشن نیست که آیا قدرت انقلابی تویتر همچنان بر جای خود باقی است یا خیر؟



نظر

لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در سه شنبه 89 شهریور 2 ساعت ساعت 2:29 عصر